داستانک "رژ لب"
سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۵۶ ب.ظ
زن و شوهری داخل تاکسی شدند. پس از دقایقی راننده تاکسی به مرد گفت: به خانومتون بگید رژ لبش را عوض کند. من از این رنگ خوشم نمی آید.
مرد عصبانی شد، یقه ی راننده را گرفت، چندین فحش نصار راننده کرد و به او گفت: مگه خودت ناموس نداری؟ رنگ رژ خانوم من به تو چه ربطی داره؟
راننده لبخندی زد و گفت: اگر به من ربطی نداره پس برای کی آرایش کرده؟ اگر برای شما بود که در خانه این کار را میکرد!!!
مرد یقه ی راننده را ول کرد و خشمش را فرو برد، بعد یه دستمال به همسرش داد، تا رژش را پاک کند.
۹۲/۰۵/۰۱